انار

انار

معرفی انار و دلمشغولیهای یک هموطن
انار

انار

معرفی انار و دلمشغولیهای یک هموطن

باد

یا رفیق بی همتا

وقتی که به کوتاه آمدن عادت دهی ، آنوقت عادت کنندگان به بلند شدن نامانوس می شوند.

وقتی کسی را به غلط بلند کنی، او به غلط نشستن را یاد می گیرد.

وقتی لطف بی حد شود مهربانی دیده، چشته خوار می شود.

نمک گر زیاد استفاده کنی، شوری بی مزه می شود.

رفتار میانه داشتن، راه استادان کارکشته است.

باد دادن سرمایه ها، کار راحت دیده های راحت رسیده است.

قدر دادن به اندازه، نیکوترین کار است، حتی مفیدترین.

امروز کسانی را به دشمن تقدیم کرده ایم که یک روزی آنها را نیک داشتیم بیش از حد!

کسانی سرازیر شده اند که بیش از ارزش شان ارج نهادیم!

..... تا کی باید ارزشها را قربانی کوتاه آمدنهای بی خود کنیم!

.... تا کی باید راه نا تمام گذشته را پی گیرم و از نو طی کنیم!

..... تا کی باد دهی بادکرده های خودمان را نظاره می کنیم!

آنهایی را که امروز در روبروی خودمان قرار داده ایم؛ همانهایی هستند که دیروز بی اندازه بلند کرده و حلوا حلوا کرده ایم!

آنهایی که خودشان بودند ولی رفتار ما آنها را بی خود کرد، آنهایی که بدون دلیل روی سر بردیم آنهایی که بر سر خود کوفتیم و امضای کشکشان را قدر خود کردیم.

بازیگران بی هنر.....

بازی کنان بی شان......

سیاست بازان بی سیاست ....

سربازی نرفته های ژنرال شده.....

دانشگاه ندیده های دانشیار شده .....

آب ندیده های شناگر شده ......

.... وای از این همه ناتمام های بی شروع!

شاید باید یکبار بادهای بادبادکهای نترکیده را خالی کنیم یا لااقل کمتر کنیم تا بدانند و بدانیم ارزش در وزن گران است و لعل ناب و مطالعه شبانه ؛نه به باد کله و لعاب روی و سخن زیاد و توجیه بی خاصیت!

بادها را خالی کنید!

ای آدمها....

ای مردم....

ای انسانها....

ای بر مسند نشسته ها....

بادها را خالی کنید!

دوگانه

یا عادل مهربان

اینجا باغ است و بقیه جاهای دنیا جنگل

ما برتریم

دشمنان ما باید از بین بروند

هر که با ماست باشد

هر کس با ما نیست نباید باشد

ما سرور هستیم

هر چه ما می گوئیم درست است

آنچه دیگران می گویند اگر برای ما نفع دارد درست است وگر نه ،نه

بلایی سر تان در آوریم که یادتان برود که به ما بگوئید بالای چشمتان ابروست

هر چه خواستید به دیگران بگوئید

ولی هرکس که ما را تائید کند نه

او بد باشد و خوب باشد ندارد

خوب و بد را ما تعیین می کنیم

جهان از ماست

دیگران انگل هستند

.....

پلیس ما باید معترضین را با شدیدترین راه ممکن نابود کند

پلیس ما تامین کننده امنیت ماست

حق دارد بی قانونی را تحمل نکند

حق دارد قانون شکن را بکشد

حق دارد او را خفه کند

حق دارد چون ما می گوئیم

....

اغتشاشگران ایرانی صلح جو هستند

معترضین ایرانی محق هستند

معترضین ایرانی نباید پلیس با آنها برخورد کند

امنیت آنها باید تامین باشد

حکومت ایران باید نابود شود

دانشمندان ایرانی باید کشته شوند

کشتن ماموران ایرانی خشونت نیست

ما جهانی پر از حقوق بشر ساخته ایم

ولی فقط بشر آن ما هستیم

بقیه انسانها اگر ما بگوئیم بشرند وگرنه بشر نیستند

ما اروپایی و آمریکایی هستیم

آسیا و آفریقا اگر با ما نباشد نباید باشد

همه چیز را ما تعیین می کنیم

میزان ما هستیم

اینها تعاریف دوگانه نیست

چون ما می گوئیم

....ما

.....فقط ما

تمام.....

تاریخ

یا قدیم الاحسان

دایره کج انحایی بیضوی دارد چون نگاه را به داخل و بیرون می کشاند

انتظار نداشته باشید انحراف را ببینید

وقتی یک مکعب کج باشد دیدن زیر گوشه ها و محل زوایا در دید قرار دارند حال آنکه در دایره هیچ گوشه ای نیست و دید را بجای زاویه در افق تغییر خواهد داد

... در آنسوی مقدار و وزن جایی برای کشیدن و اندازه گیری باقی نمی گذارد

حدس و گمان تیرگی های ذهن را روشنتر می گرداند

اتفاقات گذشته چون دوایری در مخیله ها مواج می شوند زیر و رو کردن آنها ذهن را آگاهی می دهد ولی گوشه ای را آشکار نمی کند

تاریخ نویسان قلم بر دست گرفته اند که اذهان را روشن نمایند نه پنهانی را نمایان پس آنان که تاریخ می خوانند که از آن درس ها بگیرند

پس عاقلان فهم نمودند که تاریخ به نوعی در تکرار است خیر و شرها در پی هم هستند

اقوام و قبایل در پی هم می آیند و می روند

رشد می کنند و زوال می یابند

از گونه ای به گونه ای تغییر می بابند ولی قرار نیست آنرا ترک کنند

دشمنی ها و دوستی ها هستند چون پیدای یکدیگر هستند

تاریکی جایش را نور می گیرد و روشنایی را سیاهی خالی می کند

حق در برابر ناحق می ایستد و ظلم روبروی عدالت قد علم می کند

....

این تاریخ است هیچ گاه چیزهای متضاد تنها نیستند

کفر بدون خداباوری نبوده

و حق گویی روبروی ناحقان بوده

شما اگر درد نداشته باشید خود بی دردی دردتان می شود

اگر همه جا روشنایی باشد دیگر روشنایی بی معنی خواهد شد و تاریخ نمایان کرده که آنوقت ظلمت را طالب می شود!

انسان در تاریخ در یک مسیر رشد است چون رهروی که پیش می رود

ولی قرار نیست این رهرو وقتی یک سربالایی را تمام کرد دیگر همه سرازیری باشد یا همه جا بدون پستی و بلندی

تکرار اینها تکرار گذشته نیست اما تکرار تاریخ می باشد

فتنه ها و فتنه گریزی ها موجود

جنگها و صلح ها برقرار

هرچند اسلحه ها کشنده تر شده اند

ابزار دفاع هم قوی ترند

و هیچکدام باعث نشده که دشمنی از بین برود

تاریخ می گوید که اینها تکرار می شوند

....و تکرار این ها تو را رشد می دهند و باعث پیشرفت شما خواهند شد

.... از دشمن نترسید

و از دوستان بیش از لیاقتشان انتظار نداشته باشد

دیدگاه

یا محبوب

یکی از پر بحث ترین مطالب سرنوشت نوشتن است چرا که وقتی یک بحث آغاز می شود طرفین می خواهند دیدگاه خود را به دیگری بفهمانند و حق بودن آن و مشکلترین جا همین نقطه آغاز است 

پیش از پی نوشت این بیان چرایی مطلب را روشن نمائیم

وقتی کسی روی مطلبی اصرار دارد و آنرا درست می داند و در همین حال شخص دیگری آنرا باطل می پندارد باید در چه چیز شک داشت

بنظر حقیر اینجا بازه دید و نظر افراد است که نمی توانند نظر مقابل را مورد مداقه قرار دهد یعنی وقتی جهت دید فرق کند آن وقت نظر هم فرق می کند شما وقتی از بالا به یک دیوار نگاه می کنید نمی توانید عمق یا ارتفاع آنرا درست بیان کنید اما در مورد کلفتی آن نظر درستی خواهی داشت اما اگر در همین زمان فردی از کنار به دیوار نگاه کند در مورد ارتفاع آن نظر درستی تری می دهد تا کلفتی آن این مثالها فقط جهت تقریب ذهن هستند و شرط آن این است که فرد در مورد این دیوار تجربه زیادی نداشته باشد.

حالا این نوع نظر دهی را در امور دیگر نیز تامین دهید خواهید فهمید که چرا دیدگاه های مختلف وجود دارد و گاهی هم مخالف هم هستند

حالا اگر یک عامل دیگر نیز به آن اضافه شود می تواند دقت را نیز تغییر دهد و تحلیلی دیگر را بدست دهد.

در دنیای واقعی و نظرات سیاسی گاها این اتفاق بسیار می افتد که فرد با اینکه دلایل قوی مقابل را می بیند ولی باز روی حرف خود می ایستد

البته گاهی افرادی هم هستند که فقط می خواهند مخالف باشند هرچند که خود به ناحق بودن کلام خویش آگاهی دارند.

سبک زندگی افراد نیز خود در این نوع دیدگاه موثر بوده و برعکس هم نظر فرد سبک زندگی اورا عوض می کند.

در ابتدای انقلاب اشرافی گری یکی از صفات ناپسند و نهی شده اسلام بود اما کمکم این رویه توسط یکسری افراد نو کیسه و نو به دوران رسیده یا به قدرت رسیده این رویه تغییر کرد و کار بجایی رسید که اگر اسراف نمی شد مورد شماتت قرار می گرفتند یعنی کمکم سبک زندگی انقلابی دگرگون شد و این قشر کعه متاسفانه در قدرت هم نفوذ زیادی پیدا کرده اند این نوع زندگی را رواج میدهند

چرا که این دیگاه در آنها شکل گرفته که فرد وقتی مهم است که بتواند چنین عملکردی داشته باشد بریز و بپاشش زیاد باشد

برای مثال حسن فریدون در سفر استانی به مشهد چون روی یک مارک خاصی از تشک باید کله مرگش بگذارد و در شهر مشهد آن مارک پیدا نمی شود یک هواپیمای اختصای آنرا از تهران برایش می برد

حالا این را مقایسه کنید با زندگی شهید رجایی بعنوان رئیس جمهور در دفتر کارش روی همان زمین می خوابد چون وقت رفت و آمد ندارد در زمان وزیر آموزش و پرورش در خوابگاه دانشجویی یا دانش آموزی استراحت می کند با دانش آموزان یا دانشجویان آن مراکز.

البته به گفته خودش او توان خرید فلان یخچال را دارد ولی چون می خواهد زندگی متوسط داشته یا پائین تر از معمول مردم داشته باشد در خانه یخچال معمولی و در زیر کرسی زندگی ادامه می دهد خانه اش کوچک است اما رئیس جمهوری داریم که در کاخ زندگی می کند با متراژ بسیار بالا و در آخر هم در استخر فرح که مخصوص او بوده و کس دیگری نباید از آن استفاده کند غرق می شود

هر دو اینها توسط مردم این کشور رئیس جمهور شده اند اما سبک زندگی و دیگاه آنها به کشور و سمت و مقام اینقدر تفاوت دارد

حالا در بین مردم هم این دو فرد طرفداران پروپاقرصی دارند چرا که دیدگاه مردم هم با هم فرق دارد

اما اگر نوع زندگی این افراد برای مردم قبل از رای مشخص می شد و سبک زندگی دومی را اکثر مردم نمی پسندید چون مثل خودشان نیست و درد آنها را درک نمی کند رای نمی آورد پس چه و چی می شود که رای می آورد اینجا پنهان بودن سبک زندگی و دیگاه افراد عامدا پنهان می ماند و به قولی با غفلت سازی رای جمع می کنند

در دیدگاه مردم باید پیدا و پنهان زندگی افراد بصورت شفاف بیان و آشکار شود تا معلوم شود که کدام پسند اکثریت خواهد بود

در دیدگاه مسئولین به پوشش زن با عنوان حجاب هم بیشتر کار سیاسی صورت گرفته و نظر نامزدهای مجلس و ریاست جمهوری و .... مخفی مانده به عمد تا هر دو گروه مخالف حجاب اسلامی و موافق آن به فرد مورد نظر رای دهند

این مخفی کاری به نوعی کار خراب کن است چرا که وقتی سیاست بازی در عقیده و آئین دینی معلوم نبود آنچه که نباید اتفاق بی افتد حاصل می شود امروز این ملغمه هرچند در سطوح مختلف اجرایی و.... کشور آشکار شده اما از همه تیل تر بحث پوشش اسلامی در جامعه است که به یک کلاف سر در گم تبدیل گردیده چون برخورد سیاست روزان به آن بجای عقیده فرصت طلبی به آن بوده است.

قدس

یا حق الیقین

یکی از نکات تاریک تاریخ قوم یهود است

این قوم یهود حتی در زمان حضرت موسی هم برای او چه در رفتنش به کوه طور و چه در سرگردانی در بیابان و... توطئه ها دارند

قومی که همیشه بهانه جوی بوده و در قرآن هم بعنوان دشمن ترین برای مسلمانان یاد شده.

از آنچه در جنگ خیبر گذشته می توان این قوم را شناخت.

اینها کسانی بودند که با دانستن محل حکومت پیامبر اسلام (ص) سالها قبل از تولد پیامبر به یثرب آمده بودن که وقتی پیامبر آخرالزمان می آید آنها به او بپوندند اما وقتی او آمد اینها همه نوع توطئه ای بر علیه او انجام دادند و حتی بر علیه او جنگها برپا کردند.

اینها قومی بهانه جوی و مشرک و فرصت طلب هستند که هیچگاه بر قول خود عمل نمی کنند مگر در آن نفعی پیدا کنند

اما روزی آنها از کنعان و اورشلیم برای پیوستن به یاران پیامبر آخر زمان در مدینه قلعه ها و باروها ساختند ولی وقت پیوستن با او جنگیدن .....

و زمانی دوباره به اورشلیم برگشتند برای یافتن موعود؟

آنها می دانند موعود در اینجا حکومت تشکیل خواهد داد پس با توطئه و نفوذ در ارکان قدرتها آنها را به جنگ جهانی وادار کردند و هلوکاست دروغین ساختند و در پناه آن سازمان ملل بپا کردند و روی آن را شورای امنیت برپا ساخته تا بتوانند برای خود ملت سازی و سرزمین سازی کنند و بتوانند حکومت تشکل دهند و با اینکار منتظر موعود هستند که آنرا به او بسپارند!!!؟

یعنی در لایه های افکار موعود آنها همان مهدی ماست

ما هم پی حکومتی هستیم که آنرا به حکومت مهدی موعود تحویل دهیم

آنها هم همین هدف را دنیال می کنند اما وقتی موعود بیآید اینها عین کاری که با موسی و عیسی علیه السلام و پیامبر اسلام (ص) نمودند می کنند

تاریخ این قوم را تاریک می داند آنها هیچگاه اهداف واقعی را به مقصد نرساندند چون فرصت طلب هستند و ترسو و منافق...

آنها دین ندارند آنها مشرکینی هستند متظاهر به دین آنها صاحب گوساله سامری هستند

آنها قومی هستند که مائده آسمانی را طرد کرده و پی پیاز و عدس پیامبر خود را آزردند و مجبور کردند به شهر بیآید

آنها قومی هستند که دنیا پرست که برای رسیدن به اهداف خود کودکان را می کشند یعنی اینها فرعونهای اکنون هستند کلمه توجیهی که هدف ابزار را توجیه می کند در ذات این قوم است

کلمه بسیار ناپسند و حتی رواج یافته در بین مسلمین این مشکل توست از این قوم است

اینها بازی گردانهای سران استکبار هستند

...........

دوای درد اینها را فقط اسلام داده

امروز تفکر مقاومت مسلمانان این قوم را به ذلت کشانده

اینها یکروزی از ولایت برای دینداری رفتند و کشتند وخیانتها کردند .... و روزی برای ساختن ولایت بازگشتند و کشتند و خیانتها کردند

کفر و شرک در آنها هنوز جوشان است

....

روز قدس روز صدای تمام  مظلومان جهان است بر علیه تمام  مستکبرین جهان

همه اقوام مستضعف بر علیه تمام اقوام ظالم